عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : پنج شنبه 22 فروردين 1392
بازدید : 2411
نویسنده : لارستان بزرگ

برکه (شعر لاری)

ا چله داغ تو سو تک تو

و یک دست کوزه و یک دست سکرو

دا اند کوچی و کوچی ظهر گرما

شبو از برکه قنبربگی او



:: موضوعات مرتبط: شعر لارستان , ,
:: برچسب‌ها: , برکه (شعر لاری) , ,
تاریخ : پنج شنبه 22 فروردين 1392
بازدید : 1435
نویسنده : لارستان بزرگ

خاک لارسو ابو مثل بهشت

از گل کوگو و شب بو و هواش

خشه سالی که بهارش ببو باش

کوه و کمبار و در و دشت و کتل

لب ریخونه، لیو، تنب و تغل



:: موضوعات مرتبط: شعر لارستان , ,
:: برچسب‌ها: , خاک لارسو ابو مثل بهشت (شعر لاری) , ,
تاریخ : 19 فروردين 1390
بازدید : 2289
نویسنده :

چه گویم که تو را شایسته باشد                                   زبان در وصف رویت خسته با شد

آنچنانکه در سادگی سروده های غلامحسین مشخص است.پیش از آنکه شاعر باشد یک عارف دلباخته است که شعر را همچون چاهی برگزیده که درگاه شکوه ونیاز"تمام سوز وگداز خود را در آن به فریاد بنشیند ودر توصیف وثنای معشوق خویش "آنجا که خویش را ناتوان می بیند از مقام حضرت معشوق طلب می کند که:تو خود به من بیاموز آنچه را که شایسته ثنای توست و می فرماید:

چه گویم که تو را شایسته باشد                      زبان در وصف رویت خسته باشد

همه خرد وکلان جویای وصلت                     جهان در بند عشقت بسته باشد

در12فروردین سال1361دست تقدیر او را با دختری فرشته صفت آشنا کرد که(طوبی)نام داشت.طوبی علیرغم ناتوانی وبیماری قلبی محبوب خود وی را به همسری برمی گزیند وبا این شیدای دلباخته ازدواج می کند.اما این وصال دیری نمی پیماید و در شب 30 شهریور ماه سال1361 در شیراز در بستر مهربانی در برابر چشمان طوبی چشم از جهان بر می بندد و به محبوب ازلی وابدی می پیوندد.

پیکراو در دارالرحمه شیراز مدفون است

غلامحسین جعفری آرزوی خود را در سروده آرزوی شاعر اینگونه بیان می کند:

میل دارم چو ز دنیا رفتم

و وجودم بگسست از هم

بشوم معدنی از آهن

که بسازند از آن خنجر نوک تیزی

وببرند به آن گردن جباری

و اگر پیکر بی جانم

نبودلایق این خنجر

بشوم خاک گلستانی

و از آن خاک گلی روید

که شود عط سر یاری

و اگر پیکر بی جانم

نبود لایق این رتبه

بشوم کرمک شب تابی

وخروسی که سحرگاهان

بکند قصد دعا خوانی

به خیالی که خدا اورا

عوض حمد و ثنا داده

بشوم قوت سحرگاهش.

(روحش شاد ویادش جاودان باد.)



:: موضوعات مرتبط: مشاهير لارستان بزرگ , شعر لارستان , ,
:: برچسب‌ها: "لارستان کهن"بنارویه"مشاهیر بنارویه"شیدا"دیوان اشعار" ,

تعداد صفحات : 1
صفحه قبل 1 صفحه بعد


زمین باقی می ماند اما انسان فانی است،انسان به جهان چشم می گشاید،اما دوباره در قعر خاک مدفون می گردد.زندگی بس کوتاه است،اما جهان در مکان جاوید خود پایدار باقی می ماند. partnering with Indigenous peoples to Defend their Lands، Languages، and Cultures

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان استان من لارستان و آدرس bazigar.Loxtarin.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار می گیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com